م. شماره 1 (خواب بعد از ظهر)
مامان: رهام تو رو خدا بگیر بخواب
رهام: شما بخواب, من می خوام برم توی هال غصه بخورم.
مامان: خدا نکنه. برای چی می خوای غصه بخوری؟
رهام: برای این که اصلاً خوابم نمی یاد
م. ش 2 ( فلسفه کودک دو سال و نه ماهه من)
رهام: پسرا روسری سرشون می کنن؟
مامان: نه
رهام: دخترا روسری سرشون می کنن؟
مامان: بله
رهام: گاو روسری سرش می کنه؟
مامان: نه پسرم, گاو حیوونه, حیوونا روسری سرشون نمی کنن؟
رهام: گاوا پسرن؟؟.....
م. ش 3 (مسئولیت یا وظیفه)
رهام: آّب می خوام
مامان: لیوان آب پیش تخته. خودت بردار.
رهام: شما بده
مامان: خودت بردار
رهام: شما مامان من هستی , من که مامان شما نیستم.
م.ش. 4 (حرف زشت)
رهام: مامان بیا اینجا.
مامان: بله؟
رهام: بیا اینجا. چرا نفهمیدی؟
مامان: نفهمیدی زشته؟ بگو چرا متوجه نشدی؟
رهام: ای بابا هی؟ چرا متوجه نشدی؟
خدا حفظش کنه این جیگر شیرین زبون رو
ببببببببببوس
قربون منطق و فلسفه گل پسر برم
خداییش خوب مامانو مجاب میکنه ها
سلامت باشه همیشه
از طرف من ببوسش منیره جون
نتونستم از این دیگه بگذرم و نظرمو نذارم ........
واقعا من که لذت بردم از حاضر جوابیش ...... جون من واسش اسپند دود کن ........ یادت نره ها ....... میزنمت.
خودم هم موندم این زبون چجوری توی دهنش جا شده.!!!
قربون فیلسوف کوچولو برم من.
اسپند یادتون نره ها