آرزوهای پولکی:
می خوام وقتی بزلگ شدم با پولم هواپیما اینا بخلم. آخه هواپیما کوچولو ندالم پلواز کنه. (بمیرم براش هواپیمای کوچولو براش شده آرزو)
می خوام با پول کثیف، بول تمیز بخلم. (خیلی رو تمیز بودن یا نبودن پول حساسه)
می خوم با پولم یه عالمه سکه بخلم جیبم پر پول بشه.
آرزوهای خطرناک:
می خوام وقتی بزلگ شدم دستم به چاقو و قیشی (قیچی) لسید، پرین (پنیر) ببرم... پارچه قیچ قیچ کنم...
غذا می خولم؛ چله می شم؛ بزلگ می شم؛ می تونم به چاقو و قیشی دست بزنم.
پی نوشت 1: چهار مورد اول در عرض 2 دقیقه به ذهنش خطور کرد.
پی نوشت 2: مامی به خاطر نداشتن وقت برای سرو کله زدن با رهام یه اسکناس پنج هزاری بهش داد و ایشون هم حسابی جو گیر شد و حسابی حس خرید کردن بهش دست داد و منجر شد به آرزوهای پولکی.
قربون آرزوهای پولکی ات بشم.
کسری تنها چیزی که با پول میخره چیبس و سک سک هستش.