دو سالگیت مبارکه رهامم,

دو سالگیت مبارکه رهامم,

دیشب آخرین شب چهارشنه سال 87 بود. کوچولوی عزیزم دوسال پیش , درست یه روزی مثل امروز  , ساعت 6 صبح دنیا اومد. پارسال اینموقع رهام من یک ساله شد. اما از اونجایی که به شدت در گیر جابجایی و اثاث کشی بودم نتونستم یه جشن به موقع بگیرم یا حتی یه یادداشت مناسب بگذارم. اما امسال قصد دارم جبران کنم و نشون بدم که چقدر از به دنیا اومدنش, وجود داشتنش و با ما بودنش احساس خوبی دارم و خدا رو برای هر لحظه از زندگیم صد هزار بار شکر می کنم. خدایا کمکم کن تا بتونیم این هدیه ای رو که به ما دادی خوب تربیت کنیم , همونطوری که تو راضی باشی, ما خوشحال و اون سالم و شاد.

و اما یه چیز دیگه, رهام من سه هفته پیش به شدت سرما خورد, تازه دو سه روز بود خوب شده بود که یه بیماری ویروسی گرفت و به شدت حالش بد شد. دیروز اوج بد حالیش رو پشت سر گذاشت و امروز خدا رو شکر خیلی بهتره. دیروز داشتم دق می کردم و هر لحظه فکر می کردم که اگه از دستش بدم دیوونه می شم. حدود ساعت 9 از شدت بی حالی و مریضی خوابش برد اما هر لحظه با صدای ترقه های چهارشنبه سوری از خواب می پرید و می لرزید. چه شب وحشتناکی بود.

هر روز که میگذره بیشتر دوستش دارم. خیلی وقتها که خوابه, دلم می خواد بیدارش کنم تا صداش رو بشنوم, یا وقتی از خونه می رم بیرون , دلم براش یک ذره می شه. هر چند خیلی شیطون شده و گاهی حتی لجباز و پر سر و صدا, اما با این وجود نمی تونم سکوت خونه و نبودنش رو تحمل کنم. حتی موقعی که مریض بود دلم برای اذیتهاش هم تنگ می شد. خدا تمام بچه ها رو برای پدر مادرشون سالم و شاد نگه داره, انشاء الله .

بعضی از شیرین کاریها تا به امروز ( روز قشنگ دو سالگی):

-         وقتی می خواد بره خونه بابام, میگه " پایین " و وقتی می گم نمی شه, می گه " خاله ماجده اذیت نکنیم, بخشید" و با اشاره و کلمات ناقص می گه قول می دم انگشتم رو توی صورتت نکوبم. اما همینکه می ریم پایین , روز از نو و روزی از نو و این ماجرا روزی هزار بار تکرار می شه.

-         سوره هایی که تقریباً از حفظه : توحید, حمد, کوثر و ناس

-         وقتی موبایل می خواد می گه " موبایل" و وقتی به باباش می گم موبایل رو قایم کن می گه " نبایل" که در واقع یعنی " موبایل رو قایم نکن" . البته این قانون رو برای منفی کردن از خودش در آورده و برای خیلی از کلمات به کار می بره, مثل " نبخواب" , چشم نبسته" و ...

-         دوست داره بره پیش دکترش و قبض ویزیت رو بهش بده و شکلات بگیره, اما از بقیه مراحلش اصلاً دل خوشی نداره بخصوص معاینه گوش و گرفتن نبض. خیلی وقتها با خنده می ره توی مطب و با گریه بر می گرده.

نظرات 2 + ارسال نظر
مامان کسری چهارشنبه 5 فروردین 1388 ساعت 01:22 ب.ظ

رهام جونم تولدت مبارک.
سال نو رو به شما و مامانی فداکارت تبریک می گم.
کسری هم اسفند دو سالش شده.

مامان نازنین و امیر چهارشنبه 5 فروردین 1388 ساعت 04:07 ب.ظ http://azizanemaman.persianblog.ir/

سلام به رهام ناز و مامان و خاله های مهربونش
سال نو مبارک
تولد گل پسری هم با تاخیر مبارک
بوس واسه آقا رهام عسل

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد